چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم فقط یکی از طرفین تلاش میکند؟
در روابط عاشقانه، اغلب انتظار داریم که هر دو طرف به یک اندازه برای حفظ و بهبود رابطه تلاش کنند. اما گاهی اوقات، احساس ناخوشایندی به سراغمان میآید؛ اینکه انگار تنها کسی هستیم که برای این رابطه جان میکنیم و طرف مقابل بیتفاوت است. این حس میتواند بسیار آزاردهنده و فرساینده باشد. اما چرا این اتفاق میافتد؟


عدم قدردانی:
اگر احساس کنید تلاشهایتان دیده نمیشود و مورد قدردانی قرار نمیگیرد، انگیزه خود را برای ادامه تلاش از دست خواهید داد.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم فقط یک نفر تلاش میکند؟
1. انتظارات غیر واقعی:
گاهی اوقات ما انتظارات غیر واقعی از طرف مقابلمان داریم.فکر میکنیم او باید همیشه حدس بزند چه میخواهیم و بدون اینکه از او بخواهیم، نیازهایمان را برآورده کند.این انتظارات غیرواقعی میتواند باعث شود احساس کنیم تلاشهای او کافی نیست.در ضمن، باید درک کنید طرف مقابل هم ممکن است نیازها و انتظاراتی داشته باشد که شما از آنها بیخبر باشید.سعی کنید به نیازهای او نیز توجه کنید.مرور و بازنگری انتظارات میتواند به ایجاد یک رابطه سالمتر و متوازنتر کمک کند.انتظارات خود را با واقعیتهای رابطه تطبیق دهید.
برخی اوقات، این انتظارات ریشه در الگوهای روابط گذشته دارند.
اگر متوجه شدید این الگوها تکرار میشوند، ممکن است نیاز باشد به یک مشاور مراجعه کنید.با همدیگر صحبت کنید و انتظارات هر دو طرف را مشخص کنید.این کار به جلوگیری از سوءتفاهمها کمک میکند.
2. عدم تعادل در سرمایهگذاری عاطفی:
در هر رابطهای، میزان سرمایهگذاری عاطفی طرفین مهم است.اگر یکی از طرفین به طور مداوم بیشتر از دیگری احساسات، انرژی و وقت خود را صرف رابطه کند، عدم تعادل ایجاد میشود.این عدم تعادل میتواند به صورتهای مختلفی خود را نشان دهد: کسی که همیشه برنامهریزی میکند، کسی که بیشتر تماس میگیرد، کسی که بیشتر گذشت میکند و غیره.سعی کنید این عدم تعادل را شناسایی کنید و در مورد آن با طرف مقابلتان صحبت کنید.ممکن است او حتی متوجه این موضوع نباشد.به دنبال راههایی باشید که هر دو طرف به طور مساوی در رابطه سرمایهگذاری کنند.
این به معنای به اشتراک گذاشتن مسئولیتها و تلاش برای ایجاد یک رابطه متوازن است.
اگر احساس میکنید نمیتوانید این عدم تعادل را به تنهایی حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید.گاهی اوقات، این عدم تعادل ناشی از ترس از صمیمیت یا وابستگی است.طرفی که کمتر سرمایهگذاری میکند ممکن است از آسیب دیدن میترسد.
3. تفاوت در زبانهای عشق:
همه ما عشق را به یک شکل نشان نمیدهیم و دریافت نمیکنیم.گری چاپمن، پنج زبان عشق را معرفی کرده است: کلام تاییدی، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، خدمات و لمس فیزیکی.اگر شما و پارتنرتان زبانهای عشق متفاوتی داشته باشید، ممکن است احساس کنید او به اندازه کافی تلاش نمیکند، در حالی که او در واقع دارد عشق خود را به زبانی که شما آن را نمیفهمید ابراز میکند.زبان عشق خود و پارتنرتان را شناسایی کنید و سعی کنید به زبانی که او میفهمد با او صحبت کنید.مثلا اگر زبان عشق شما کلام تاییدی است، اما زبان عشق پارتنرتان خدمات است، ممکن است او به جای گفتن “دوستت دارم”، با انجام کارهای عملی به شما عشق بورزد.
تلاش کنید زبان عشق یکدیگر را یاد بگیرید و به آن احترام بگذارید.
این کار به بهبود ارتباط و افزایش رضایت در رابطه کمک میکند.با شناخت زبان عشق یکدیگر، میتوانید از سوءتفاهمها جلوگیری کنید و احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن را در رابطه افزایش دهید.
4. مسائل حل نشده گذشته:
گاهی اوقات، احساس عدم تعادل در تلاش در رابطه، ناشی از مسائل حل نشده گذشته است.این مسائل میتوانند مربوط به رابطه فعلی یا روابط قبلی باشند.اگر در گذشته بارها آسیب دیدهاید یا مورد بیتوجهی قرار گرفتهاید، ممکن است ناخودآگاه انتظار داشته باشید این الگو در رابطه فعلی شما نیز تکرار شود.این انتظارات منفی میتواند باعث شود شما بیش از حد تلاش کنید تا از تکرار آسیب جلوگیری کنید یا اینکه از ترس آسیب دیدن، از سرمایهگذاری کامل خودداری کنید.برای حل این مشکل، ابتدا باید مسائل گذشته را شناسایی کنید و به آنها رسیدگی کنید.
این کار ممکن است نیاز به کمک یک مشاور داشته باشد.
سعی کنید به پارتنر فعلی خود فرصت دهید ثابت کند که با افراد گذشته متفاوت است.به او اعتماد کنید و اجازه دهید به شما نشان دهد که دوستتان دارد و از شما مراقبت میکند.
5. ترس از آسیب پذیری:
آسیبپذیری به معنای نشان دادن احساسات واقعی خود، بدون ترس از قضاوت یا طرد شدن است. بسیاری از افراد از آسیبپذیری میترسند، زیرا احساس میکنند این کار آنها را ضعیف و آسیبپذیر میکند. اگر یکی از طرفین از آسیبپذیری میترسد، ممکن است از ابراز احساسات خود خودداری کند، از نشان دادن نیازهای خود اجتناب کند و از ایجاد صمیمیت عمیقتر دوری کند. این عدم آسیبپذیری میتواند باعث شود طرف مقابل احساس کند که او تمام تلاش خود را نمیکند و به طور کامل در رابطه حضور ندارد. آسیبپذیری به شما امکان میدهد تا ارتباط عمیقتری با پارتنرتان برقرار کنید و رابطه خود را به سطح جدیدی برسانید.
6. سبکهای دلبستگی متفاوت:
نظریه دلبستگی بیان میکند که تجربیات ما در دوران کودکی، سبک دلبستگی ما را شکل میدهند.چهار سبک دلبستگی اصلی وجود دارد: ایمن، مضطرب، اجتنابی و آشفته.اگر شما و پارتنرتان سبکهای دلبستگی متفاوتی داشته باشید، ممکن است در رابطه دچار مشکل شوید.مثلا فردی با سبک دلبستگی مضطرب ممکن است نیاز به اطمینان خاطر دائمی داشته باشد، در حالی که فردی با سبک دلبستگی اجتنابی ممکن است از صمیمیت بیش از حد احساس ناراحتی کند.با درک تفاوتهای خود، میتوانید با یکدیگر همکاری کنید تا یک رابطه سالم و ایمن ایجاد کنید.مثلا فردی با سبک دلبستگی مضطرب میتواند یاد بگیرد که نیازهای خود را به طور مستقیم بیان کند، در حالی که فردی با سبک دلبستگی اجتنابی میتواند تلاش کند تا بیشتر در دسترس عاطفی باشد.
اگر در رابطه خود با مشکل مواجه هستید، ممکن است مراجعه به یک مشاور متخصص در زمینه دلبستگی مفید باشد.
7. عدم وجود ارتباط موثر:
ارتباط موثر سنگ بنای هر رابطه سالمی است.اگر شما و پارتنرتان نمیتوانید به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، ممکن است دچار سوءتفاهم شوید، احساس کنید شنیده نمیشوید و نتوانید نیازهای خود را برآورده کنید.ارتباط موثر شامل گوش دادن فعال، بیان واضح و با صداقت احساسات و نیازها و حل تعارضها به روشی سازنده است.اگر در ارتباط با پارتنرتان مشکل دارید، سعی کنید روی مهارتهای ارتباطی خود کار کنید.میتوانید با خواندن کتابها، شرکت در کارگاهها یا مراجعه به یک مشاور، مهارتهای خود را بهبود بخشید.تمرین کنید که به حرفهای پارتنرتان با دقت گوش دهید، بدون اینکه او را قضاوت کنید یا حرفش را قطع کنید.
سعی کنید احساسات و نیازهای او را درک کنید.هنگام بیان احساسات خود، از جملات “من” استفاده کنید.مثلا به جای گفتن “تو همیشه من را نادیده میگیری”، بگویید “وقتی من را نادیده میگیری، احساس میکنم مهم نیستم”.در هنگام بروز تعارض، سعی کنید به دنبال راهحلهای برد-برد باشید.به جای اینکه سعی کنید حق با خودتان را ثابت کنید، سعی کنید دیدگاه پارتنرتان را درک کنید و به دنبال راهحلی باشید که برای هر دو طرف رضایتبخش باشد.
8. عدم وجود اهداف مشترک:
اگر شما و پارتنرتان اهداف متفاوتی در زندگی داشته باشید، ممکن است در رابطه دچار مشکل شوید.مثلا اگر شما میخواهید بچهدار شوید، اما پارتنرتان نمیخواهد، این تفاوت در اهداف میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود.داشتن اهداف مشترک به شما و پارتنرتان کمک میکند تا در یک جهت حرکت کنید و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش کنید.با پارتنرتان در مورد اهداف خود صحبت کنید و سعی کنید نقاط مشترکی پیدا کنید.اگر اهداف متفاوتی دارید، سعی کنید راهحلی پیدا کنید که برای هر دو طرف رضایتبخش باشد.اهداف مشترک میتوانند شامل اهداف بلندمدت مانند ازدواج و فرزندآوری، و همچنین اهداف کوتاهمدت مانند سفر کردن یا خرید یک خانه باشند.
تلاش برای رسیدن به اهداف مشترک میتواند رابطه شما را قویتر و صمیمیتر کند.
اگر اهداف شما با پارتنرتان کاملاً متفاوت است و نمیتوانید به توافق برسید، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.
9. عدم قدردانی:
وقتی یکی از طرفین در رابطه احساس کند که تلاشهایش نادیده گرفته میشود و قدردانی نمیشود، ممکن است دلسرد شود و از تلاش دست بردارد.قدردانی به معنای ابراز قدردانی از کارهای کوچک و بزرگی است که پارتنرتان برای شما انجام میدهد.این قدردانی میتواند به صورت کلامی، با انجام یک کار محبتآمیز یا با دادن یک هدیه کوچک ابراز شود.سعی کنید به طور منظم از پارتنرتان برای کارهایی که برای شما انجام میدهد تشکر کنید.به او نشان دهید که تلاشهایش را میبینید و برایتان مهم هستند.قدردانی از چیزهای کوچک و روزمره میتواند تاثیر زیادی بر کیفیت رابطه داشته باشد.
ابراز قدردانی باعث میشود که پارتنرتان احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن کند و انگیزه بیشتری برای تلاش در رابطه داشته باشد.
اگر در ابراز قدردانی مشکل دارید، سعی کنید هر روز چند لحظه را به فکر کردن در مورد چیزهایی که در پارتنرتان دوست دارید اختصاص دهید و سپس این احساسات را با او به اشتراک بگذارید.
10. استرس و مشکلات بیرونی:
گاهی اوقات، احساس عدم تعادل در تلاش در رابطه، ناشی از استرس و مشکلات بیرونی است.استرس ناشی از کار، مشکلات مالی، مشکلات خانوادگی و غیره میتواند بر توانایی افراد برای سرمایهگذاری در رابطه تاثیر بگذارد.وقتی یکی از طرفین تحت استرس شدید قرار دارد، ممکن است انرژی و وقت کمتری برای توجه به نیازهای پارتنرتان داشته باشد.در این شرایط، باید با پارتنرتان همدلی کنید و به او کمک کنید تا با استرس خود کنار بیاید.سعی کنید در کارهای او به او کمک کنید، به حرفهایش گوش دهید و از او حمایت کنید.
همچنین باید مراقب سلامت روان خود باشید و در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید.
در دورانهای سخت، ارتباط باز و با صداقت با پارتنرتان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
سعی کنید به یکدیگر یادآوری کنید که در این شرایط سخت با هم هستید و از یکدیگر حمایت میکنید.
11. تفاوت در سطح انرژی:
بعضی افراد به طور طبیعی انرژی بیشتری نسبت به دیگران دارند.اگر شما و پارتنرتان سطح انرژی متفاوتی داشته باشید، ممکن است احساس کنید که او به اندازه کافی تلاش نمیکند، در حالی که او در واقع تمام تلاش خود را میکند، اما به اندازه شما انرژی ندارد.این تفاوت در سطح انرژی میتواند به صورتهای مختلفی خود را نشان دهد.مثلا فردی با انرژی زیاد ممکن است همیشه بخواهد فعال باشد و کارهای جدیدی انجام دهد، در حالی که فردی با انرژی کم ممکن است ترجیح دهد استراحت کند و کارهای آرامشبخش انجام دهد.
برای مدیریت این تفاوت، باید به سطح انرژی پارتنرتان احترام بگذارید و سعی کنید فعالیتهایی را پیدا کنید که برای هر دو طرف لذتبخش باشد.
همچنین باید به نیازهای خود نیز توجه کنید و فعالیتهایی را انجام دهید که به شما انرژی میدهند.با درک و احترام به تفاوتهای یکدیگر، میتوانید یک رابطه متوازن و رضایتبخش ایجاد کنید.به جای اینکه از پارتنرتان انتظار داشته باشید مانند شما باشد، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.
12. عدم توجه به جزئیات:
گاهی اوقات، احساس عدم تعادل در تلاش در رابطه، ناشی از عدم توجه به جزئیات است.این بدان معناست که یکی از طرفین در رابطه به کارهای کوچک و محبتآمیزی که میتواند برای پارتنرتان انجام دهد توجه نمیکند.این جزئیات کوچک میتوانند شامل خرید یک گل، پختن یک شام مورد علاقه، نوشتن یک یادداشت عاشقانه یا صرفاً پرسیدن از حال پارتنرتان باشند.این اقدامات کوچک نشان میدهند که شما به پارتنرتان اهمیت میدهید و به او توجه دارید.عدم توجه به این جزئیات میتواند باعث شود پارتنرتان احساس کند که نادیده گرفته میشود و برایتان مهم نیست.
سعی کنید به جزئیات کوچک توجه کنید و کارهای محبتآمیزی برای پارتنرتان انجام دهید.
این اقدامات کوچک میتوانند تاثیر زیادی بر کیفیت رابطه داشته باشند.از پارتنرتان بپرسید که چه چیزهایی برای او مهم هستند و سعی کنید این نیازها را برآورده کنید.توجه به جزئیات نشان میدهد که شما به پارتنرتان اهمیت میدهید و به او توجه دارید.
13. الگوهای رفتاری مخرب:
در برخی از روابط، الگوهای رفتاری مخرب مانند انتقاد، تحقیر، دفاع و اجتناب وجود دارد. این الگوها میتوانند باعث ایجاد تنش، نارضایتی و عدم تعادل در تلاش در رابطه شوند. اگر در رابطه شما این الگوهای رفتاری وجود دارد، باید آنها را شناسایی کنید و برای تغییر آنها تلاش کنید. این کار ممکن است نیاز به کمک یک مشاور داشته باشد. به جای انتقاد، سعی کنید به پارتنرتان بازخورد سازنده بدهید. به جای تحقیر، سعی کنید به او احترام بگذارید. به جای دفاع، سعی کنید به حرفهایش گوش دهید و دیدگاه او را درک کنید. به جای اجتناب، سعی کنید با او در مورد مشکلات خود صحبت کنید. تغییر الگوهای رفتاری مخرب یک فرآیند زمانبر است، اما با تلاش و آگاهی میتوانید رابطه خود را بهبود بخشید. اگر احساس میکنید نمیتوانید این الگوها را به تنهایی تغییر دهید، از یک مشاور کمک بگیرید.
14. عدم وجود فعالیتهای مشترک لذتبخش:
اگر شما و پارتنرتان هیچ فعالیت مشترک لذتبخشی نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که رابطهتان کسلکننده و بیروح است. این عدم وجود فعالیتهای مشترک میتواند باعث شود یکی از طرفین احساس کند که دیگری به اندازه کافی تلاش نمیکند تا رابطه را زنده نگه دارد. سعی کنید فعالیتهایی را پیدا کنید که هر دو از آنها لذت میبرید. این فعالیتها میتوانند شامل تماشای فیلم، پیادهروی، رفتن به رستوران، سفر کردن یا هر چیز دیگری باشند که از انجام آن با هم لذت میبرید. از پارتنرتان بپرسید که چه فعالیتهایی را دوست دارد و سعی کنید این فعالیتها را در برنامههای خود بگنجانید. اگر در پیدا کردن فعالیتهای مشترک مشکل دارید، از دوستان یا خانواده خود کمک بگیرید یا به دنبال ایدههای جدید در اینترنت بگردید.
15. مقایسه با روابط دیگران:
آنچه شما در شبکههای اجتماعی یا در زندگی دیگران میبینید، لزوماً واقعیت نیست. بسیاری از افراد فقط جنبههای مثبت زندگی خود را به نمایش میگذارند و از به اشتراک گذاشتن مشکلات خود اجتناب میکنند. به جای مقایسه، روی رابطه خود تمرکز کنید و سعی کنید بهترین نسخه از آن را بسازید. روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و برای رفع نقاط ضعف خود تلاش کنید. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران فقط باعث ایجاد احساس ناامیدی و نارضایتی میشود. به جای مقایسه، از رابطه خود قدردانی کنید و برای حفظ و تقویت آن تلاش کنید.
16. مشکلات جنسی:
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر زیادی بر کیفیت رابطه داشته باشند. اگر یکی از طرفین در رابطه از زندگی جنسی خود ناراضی باشد، ممکن است احساس کند که دیگری به اندازه کافی تلاش نمیکند تا نیازهای او را برآورده کند. مشکلات جنسی میتوانند دلایل مختلفی داشته باشند، از جمله استرس، خستگی، مشکلات جسمی، مشکلات عاطفی و عدم ارتباط موثر. اگر در رابطه خود با مشکلات جنسی مواجه هستید، باید با پارتنرتان در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید راهحلی پیدا کنید. برقراری ارتباط باز و با صداقت در مورد نیازها و خواستههای جنسی میتواند به بهبود کیفیت رابطه جنسی شما کمک کند. اگر در مورد صحبت کردن در مورد مسائل جنسی با پارتنرتان مشکل دارید، سعی کنید به تدریج و با احتیاط این موضوع را مطرح کنید.
17. سوء استفاده عاطفی یا جسمی:
سوء استفاده عاطفی یا جسمی هرگز قابل قبول نیست. اگر در رابطه شما سوء استفاده وجود دارد، باید از آن خارج شوید و از خودتان محافظت کنید. سوء استفاده عاطفی میتواند شامل تحقیر، تهدید، کنترل، انزوا و دستکاری باشد. سوء استفاده جسمی شامل هرگونه خشونت فیزیکی است. اگر در رابطه خود سوء استفاده را تجربه میکنید، به یک دوست، عضو خانواده یا یک متخصص اعتماد کنید و از آنها کمک بخواهید. هیچ کس حق ندارد شما را مورد سوء استفاده قرار دهد. شما شایسته یک رابطه سالم و محترمانه هستید. اگر احساس میکنید در خطر هستید، با پلیس تماس بگیرید یا به یک پناهگاه امن مراجعه کنید. خروج از یک رابطه سوء استفادهآمیز ممکن است دشوار باشد، اما این کار برای حفظ سلامت و ایمنی شما ضروری است.






مقاله خیلی خوبی بود و به نکات مهمی اشاره کردید 👌 من خودم توی یه رابطه بودم که همیشه حس میکردم من بیشتر تلاش میکنم و طرفم بیخیاله… بعد از کلی کلنجار رفتن فهمیدم مشکل اصلی تفاوت زبان عشقمون بود 😅 اون با انجام کارهای عملی دوست داشتنشو نشون میداد ولی من فقط با کلام تاییدی احساس عشق میکردم! لطفا یه مطلب کاملتر در مورد راههای تشخیص زبان عشق طرف مقابل و تطبیق دادنش با نیازهای خودمون بنویسید 🙏 این موضوع واقعا میتونه زندگی خیلی از زوجها رو نجات بده 💖