چرا برخی روابط عاشقانه به سرعت به پایان میرسند؟ 12 دلیل اصلی
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که شاهد آغاز یک رابطه عاشقانه باشید که در ابتدا بسیار پرشور و هیجانانگیز به نظر میرسد، اما خیلی زود به جدایی ختم میشود. این موضوع دلایل مختلفی دارد که در این مقاله به 12 مورد از مهمترین آنها میپردازیم:

چرا بعضی روابط عاشقانه سریع از بین میروند؟ (12 نکته مهم)
1. انتظارات غیرواقعی
یکی از مهمترین دلایل جداییهای زودهنگام، داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل است. کاملا مطلوبسازی بیش از حد و تصور اینکه فرد مقابل باید تمام نیازهای شما را برآورده کند، منجر به سرخوردگی و نارضایتی میشود. به جای تمرکز بر تصورات خیالی، سعی کنید فرد مقابل را همانطور که هست بپذیرید و انتظارات خود را بر اساس واقعیت تنظیم کنید. به خاطر داشته باشید هیچ کس کامل نیست و همه اشتباه میکنند. درک این موضوع از همان ابتدا، از بروز بسیاری از مشکلات آتی جلوگیری خواهد کرد. انتظارات غیرواقعی مانند دیدن فیلم های رمانتیک و انتظار همان نوع رابطه در زندگی واقعی. این امر باعث می شود تا شما فرد مقابل را به اندازه کافی خوب نبینید. و به دنبال نقض هایی در او بگردید.
2. عدم ارتباط موثر
ارتباط موثر، ستون اصلی هر رابطه سالم است. عدم توانایی در بیان احساسات، نیازها و نگرانیها به طور واضح و با صداقت، میتواند منجر به سوء تفاهمها، اختلافات و جدایی شود. یاد بگیرید که چگونه به طور سازنده با طرف مقابل خود صحبت کنید و به او گوش دهید. به جای سرزنش کردن، از جملات “من” استفاده کنید و احساسات خود را بیان کنید. ارتباط موثر فقط صحبت کردن نیست، بلکه گوش دادن فعال و درک دیدگاه طرف مقابل نیز هست. به صدای فرد مقابل به درستی گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. به جای حمله کردن، سعی کنید مشکل را حل کنید. مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر میای!”، بگویید “وقتی دیر میای، من نگران میشم و احساس می کنم که برای وقت من ارزش قائل نیستی. “این نوع ارتباط، احتمال بروز بحث و جدل را کاهش می دهد.
3. عدم سازگاری بنیادی
در حالی که تفاوتها میتواند رابطه را جذاب کند، عدم سازگاری در ارزشها، اهداف بلندمدت و سبک زندگی میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. اگر شما و طرف مقابلتان در مورد مسائل اساسی زندگی اختلاف نظر داشته باشید، احتمال دوام رابطه کم خواهد بود. قبل از ورود جدی به یک رابطه، در مورد ارزشها، اهداف و انتظارات خود با طرف مقابل صحبت کنید. ببینید آیا میتوانید با هم به توافق برسید. در مورد مسائل مهم مانند ازدواج، فرزندآوری، شغل و مسائل مالی با هم صحبت کنید.
عدم سازگاری در این زمینه ها، میتواند منجر به اختلاف های دائمی شود. مخصوصا وقتی یکی از طرفین قصد دارد مسیر خودش را دنبال کند. و طرف دیگر سعی در تغییر او دارد. در این حالت رابطه به سمت نابودی پیش خواهد رفت.
4. حل نکردن اختلافات
اختلاف نظر و بحث و جدل در هر رابطهای طبیعی است. اما اگر اختلافات به درستی مدیریت نشوند و به طور مداوم نادیده گرفته شوند، میتوانند به مرور زمان انباشته شده و رابطه را از بین ببرند. به جای اجتناب از اختلافات، سعی کنید به طور سازنده با آنها روبرو شوید. یاد بگیرید که چگونه به طور مسالمتآمیز با هم بحث کنید و به دنبال راه حلهای برد-برد باشید. به خاطر داشته باشید هدف از بحث، پیروزی نیست، بلکه رسیدن به تفاهم است. در هنگام بحث، سعی کنید خونسردی خود را حفظ کنید و از توهین و تحقیر طرف مقابل خودداری کنید. حل نکردن اختلافات مانند انباشتن زباله در یک اتاق است. که اتاق را غیر قابل تحمل می کند.
5. دخالت دیگران
دخالت بیش از حد خانواده، دوستان و اطرافیان در رابطه شما میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. نظرات و پیشنهادات ناخواسته میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود، مخصوصا اگر شما و طرف مقابلتان در مورد نحوه مدیریت رابطه با هم اختلاف نظر داشته باشید. مرزهای روشنی با خانواده و دوستان خود تعیین کنید و به آنها اجازه ندهید بیش از حد در رابطه شما دخالت کنند. تصمیمات مربوط به رابطه خود را با هم بگیرید و از دیگران کمک نگیرید مگر اینکه واقعاً به آن نیاز داشته باشید. رابطه شما یک حریم خصوصی دارد که باید حفظ شود. به دیگران اجازه ندهید که در مورد رابطه شما قضاوت کنند. شما و طرف مقابلتان باید در برابر دخالت دیگران متحد باشید. دخالت دیگران مانند ریختن روغن روی آتش است. که میتواند شعله های اختلافات را بیشتر کند.
6. حسادت و عدم اعتماد
حسادت و عدم اعتماد میتواند رابطه را مسموم کند. اگر شما به طور مداوم به طرف مقابل خود شک داشته باشید و او را کنترل کنید، رابطه به سرعت از بین خواهد رفت. اعتماد، پایه و اساس هر رابطه سالم است. اگر به طرف مقابل خود اعتماد ندارید، سعی کنید ریشه این بیاعتمادی را پیدا کنید. با او در مورد نگرانیهای خود صحبت کنید و به دنبال راه حلهایی برای ایجاد اعتماد باشید. اگر نمیتوانید به تنهایی اعتماد را دوباره برقرار کنید، از یک مشاور کمک بگیرید. حسادت معمولاً ناشی از ناامنی و ترس است. سعی کنید این احساسات را در خودتان کنترل کنید. اگر به طور مداوم حسادت می کنید، رابطه شما پایدار نخواهد بود. حسادت مانند یک ویروس است. که میتواند رابطه را به طور کامل از بین ببرد.
7. نبود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، درک و ارتباط عمیق با طرف مقابل است. اگر در رابطه خود صمیمیت عاطفی وجود نداشته باشد، رابطه به یک رابطه سطحی و بیروح تبدیل میشود. برای ایجاد صمیمیت عاطفی، وقت بیشتری را با هم بگذرانید، در مورد احساسات و افکار خود با هم صحبت کنید، به یکدیگر گوش دهید و از یکدیگر حمایت کنید. فعالیتهایی را با هم انجام دهید که از آنها لذت میبرید و باعث ایجاد خاطرات مشترک میشوند. صمیمیت عاطفی به معنای به اشتراک گذاشتن آسیبپذیریها و ترسهای خود با طرف مقابل است. این کار باعث ایجاد اعتماد و نزدیکی بیشتر میشود. نبود صمیمیت عاطفی مانند زندگی کردن در دو دنیای جداگانه است. که باعث احساس تنهایی و جدایی میشود. صمیمیت عاطفی نیاز به تلاش و تعهد دارد.
8. عدم تلاش برای تغییر
هیچکس کامل نیست و همه ما نقاط ضعف و عادتهای بدی داریم که میتواند بر رابطه ما تأثیر منفی بگذارد. اگر شما و طرف مقابلتان حاضر نباشید برای بهبود خود و رابطه تلاش کنید، رابطه به مرور زمان دچار رکود و فرسودگی میشود. به طور مداوم به دنبال راههایی برای بهبود خود و رابطه باشید. بازخورد طرف مقابل خود را جدی بگیرید و سعی کنید تغییرات لازم را ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید که تغییر یک فرآیند تدریجی است و نیاز به صبر و پشتکار دارد. تلاش برای تغییر به معنای پذیرفتن مسئولیت اشتباهات خود و عذرخواهی کردن است. همچنین به معنای گوش دادن به نیازهای طرف مقابل و تلاش برای برآورده کردن آنها است. عدم تلاش برای تغییر مانند رانندگی با دنده عقب است. که به تصادف ختم میشود. تلاش برای تغییر نشانه عشق و تعهد است.
9. سوء استفاده (کلامی، عاطفی، فیزیکی)
هر نوع سوء استفادهای (کلامی، عاطفی، فیزیکی) در رابطه غیر قابل قبول است و میتواند باعث آسیبهای جدی و طولانی مدت شود. اگر در رابطهای هستید که در آن مورد سوء استفاده قرار میگیرید، باید فوراً رابطه را ترک کنید و به دنبال کمک باشید. هیچکس حق ندارد شما را مورد سوء استفاده قرار دهد. ارزش خود را بدانید و اجازه ندهید کسی با شما بدرفتاری کند. سوء استفاده میتواند به شکل های مختلفی ظاهر شود. مانند تحقیر، تهدید، کنترل، و خشونت فیزیکی. اگر در معرض سوء استفاده هستید، نباید سکوت کنید. باید با یک دوست، خانواده، یا متخصص مشورت کنید. سوء استفاده مانند یک سرطان است.
10. دروغگویی و پنهان کاری
دروغگویی و پنهان کاری اعتماد را از بین میبرد و رابطه را متزلزل میکند. اگر شما و طرف مقابلتان به طور مداوم به یکدیگر دروغ بگویید یا اطلاعات مهم را از هم پنهان کنید، رابطه نمیتواند سالم و پایدار باشد. صداقت و شفافیت، کلید یک رابطه سالم هستند. سعی کنید همیشه با طرف مقابل خود صادق باشید و هیچ چیز را از او پنهان نکنید. اگر اشتباهی کردید، آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید. حتی دروغ های کوچک هم میتوانند به اعتماد آسیب برسانند. بهترین راه برای جلوگیری از دروغگویی، ایجاد فضایی امن و بدون قضاوت است. دروغگویی مانند یک باتلاق است. که هر چه بیشتر در آن فرو بروید، خروج از آن سخت تر می شود. صداقت پایه و اساس یک رابطه قوی است.
11. مقایسه با روابط دیگر
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه روابطی که در شبکههای اجتماعی میبینید، میتواند باعث نارضایتی و ناامیدی شود. به خاطر داشته باشید که هیچ دو رابطهای شبیه هم نیستند و هر رابطهای چالشها و نقاط قوت خود را دارد. به جای تمرکز بر روابط دیگران، روی رابطه خودتان تمرکز کنید و تلاش کنید تا آن را به بهترین شکل ممکن بسازید. قدر داشتههای خود را بدانید و از لحظات خوب با طرف مقابل خود لذت ببرید. شبکه های اجتماعی تصویری غیرواقعی از روابط ارائه می دهند. مقایسه کردن مانند تماشای فیلم های فانتزی و ناراضی بودن از زندگی واقعی است. هر رابطه منحصر به فرد است و ارزش خود را دارد. تمرکز بر رابطه خود، کلید شادی و رضایت است. 






من خودم توی یه رابطه عاشقانه بودم که فقط سه ماه دووم آورد. اون موقع فکر میکردم عشق باید همیشه پر از هیجان باشه و اگه طرف مقابلم یه روز حال و حوصله نداشت یعنی دیگه دوستم نداره. اشتباه بزرگی بود که فکر میکردم عشق واقعی همیشه شبیه فیلم هاست.
یکی از چیزایی که خیلی بهم ضربه زد مقایسه کردن رابطه مون با دیگران بود. مدام میدیدم دوستام چقد خوشحالن و فکر میکردم پس چرا ما اینجوری هستیم. بعدا فهمیدم اون چیزایی که توی شبکه های اجتماعی میبینیم فقط یه بخش کوچیک و روتوش شده از واقعیته.
توی همون رابطه یاد گرفتم که نباید سکوت کرد وقتی مشکلی پیش میاد. یه بار دو هفته باهاش قهر بودم و اصلا حرف نزدم، فکر میکردم خودش باید حدس بزنه مشکل چیه. ولی بعد فهمیدم اگه چیزی نگی طرف مقابلت اصلا نمیدونه چه مشکلی وجود داره.
حسادت یه بلاییه که میتونه همه چیز رو خراب کنه. من یه موقعایی انقدر ذهنم درگیر این میشد که طرف مقابلم کجا هست و با کی هست که اصل رابطه رو فراموش میکردم. بعدها فهمیدم اعتماد مثل یه گیاهه، اگه بهش آب ندی و نور نرسونی میمیره.
نکته آخری که میخوام بگم اینه که بعضیا فکر میکنن نباید توی رابطه تغییر کنن. منم قبلا همین فکر رو داشتم تا اینکه فهمیدم رشد کردن و بهتر شدن نه تنها ضرر نداره، بلکه میتونه رابطه رو هم قوی تر کنه. البته نه اینکه خود واقعیت رو تغییر بدی، بلکه باید سعی کنی نقاط ضعفت رو بهتر کنی.