چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که هیچ چیزی به خوبی قبل نیست؟
احساس میکنید رابطهتان دیگر آن طراوت و هیجان اولیه را ندارد؟ این احساس رایج است. در ابتدای هر رابطه، هورمونها، اشتیاق و تازگی، تجربهای فوقالعاده میسازند. اما این دوران گذراست و با گذر زمان، واقعیتهای زندگی خودشان را نشان میدهند. اما چرا این اتفاق میافتد؟
- ✔کاهش تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن: در ابتدای رابطه، هر دو طرف تلاش زیادی میکنند تا بهترین نسخه خود را به نمایش بگذارند. با گذشت زمان، این تلاش کمتر میشود.
- ✔روتین و یکنواختی: زندگی روزمره و تکرار فعالیتها میتواند هیجان و تازگی رابطه را از بین ببرد.
- ✔کاهش ارتباط موثر: کمرنگ شدن گفتگوهای عمیق و با صداقت، فاصله عاطفی ایجاد میکند.
- ✔عدم توجه به نیازهای یکدیگر: فراموش کردن نیازهای عاطفی، جنسی و روانی طرف مقابل، نارضایتی ایجاد میکند.
- ✔بالا رفتن انتظارات: انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، منجر به ناامیدی میشود.
- ✔حل نشده ماندن مشکلات: انباشته شدن مشکلات کوچک و عدم تلاش برای حل آنها، به مرور زمان به مشکلات بزرگتر تبدیل میشود.
- ✔فقدان زمان اختصاصی برای یکدیگر: درگیر شدن در مشغلههای روزمره و عدم اختصاص زمان کافی به رابطه، باعث کمرنگ شدن آن میشود.
- ✔عدم قدردانی: فراموش کردن قدردانی از کارهای کوچک و بزرگ طرف مقابل، باعث ایجاد حس بیارزشی میشود.
- ✔مقایسه با دیگران: مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، بهویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند احساس نارضایتی ایجاد کند.
- ✔تغییر اولویتها: با گذشت زمان، اولویتهای زندگی ممکن است تغییر کنند و این تغییرات میتوانند بر رابطه تاثیر بگذارند.
- ✔عدم حمایت از یکدیگر در شرایط سخت: عدم حضور و حمایت از طرف مقابل در مواقع بحرانی، اعتماد و صمیمیت را خدشهدار میکند.
- ✔سرزنش و انتقاد مداوم: انتقادهای پیدرپی و سرزنش کردن طرف مقابل، جو رابطه را مسموم میکند.
- ✔عدم پذیرش تغییرات: نپذیرفتن تغییرات طرف مقابل و تلاش برای ثابت نگه داشتن او، باعث ایجاد تنش میشود.
- ✔بیتوجهی به ظاهر و جذابیت: کمتوجهی به ظاهر و جذابیت برای طرف مقابل، میتواند حس ناامنی ایجاد کند.

- ✔کاهش صمیمیت فیزیکی: کم شدن تماسهای فیزیکی و روابط جنسی، فاصله عاطفی را بیشتر میکند.
- ✔فقدان سرگرمی و تفریح مشترک: عدم انجام فعالیتهای لذتبخش و سرگرمکننده با یکدیگر، رابطه را خستهکننده میکند.
- ✔عدم تلاش برای رشد فردی و مشترک: توقف در رشد فردی و عدم تلاش برای ارتقای رابطه، باعث رکود میشود.
- ✔تاثیر عوامل خارجی: مشکلات مالی، خانوادگی و شغلی میتوانند بر رابطه تاثیر منفی بگذارند.
- ✔فراموش کردن زبان عشق طرف مقابل: هر فرد به شیوهای خاص عشق را دریافت و ابراز میکند. نادیده گرفتن زبان عشق طرف مقابل، باعث میشود احساس دوست داشته نشدن کند.
- ✔وجود رازهای پنهان: پنهان کردن اطلاعات مهم از یکدیگر، اعتماد را از بین میبرد.
این عوامل، تنها بخشی از دلایلی هستند که میتوانند باعث شوند احساس کنید رابطهتان دیگر به خوبی قبل نیست. باید با صداقت و صراحت با طرف مقابل خود در مورد این احساسات صحبت کنید و برای بهبود رابطه تلاش کنید.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که هیچ چیز به خوبی قبل نیست؟
1. روتین شدن و از بین رفتن تازگی
یکی از دلایل اصلی این احساس، گرفتار شدن در یک روتین روزمره است. هیجان و تازگی ابتدای رابطه به مرور زمان کمرنگ میشود. دیگر خبری از قرارهای غیرمنتظره، سورپرایزها و مکالمات عمیق نیست و همه چیز به یک روال تکراری تبدیل میشود. این روتین، شور و اشتیاق اولیه را از بین میبرد و باعث میشود احساس کنید رابطه به خوبی گذشته نیست. برای مقابله با این موضوع، سعی کنید فعالیتهای جدید و هیجانانگیز را به زندگی مشترک خود اضافه کنید. همیشه به دنبال راههایی برای ایجاد تنوع و شکستن روتین باشید. حتی تغییرات کوچک هم میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. مثلا یک شام رمانتیک غیرمنتظره یا یک سفر کوتاه میتواند به احیای رابطه کمک کند.
2. کاهش تلاش برای جلب رضایت
در ابتدای رابطه، هر دو طرف تمام تلاش خود را میکنند تا یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند و رضایت طرف مقابل را جلب کنند. اما با گذشت زمان، این تلاشها کاهش مییابد و هر فرد احساس میکند که دیگر نیازی به اثبات خود ندارد. این کمبود تلاش میتواند باعث شود طرف مقابل احساس کند که دیگر برای شما اهمیت ندارد و رابطه رو به زوال است. سعی کنید همواره به دنبال راههایی برای ابراز عشق و علاقه خود باشید. حتی یک تعریف ساده یا یک هدیه کوچک میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. مهم این است که نشان دهید به طرف مقابل اهمیت میدهید و برای او ارزش قائل هستید.
3. تغییر اولویتها
با گذشت زمان، اولویتهای زندگی تغییر میکنند. ممکن است کار، خانواده، یا مسائل شخصی دیگر، زمان و انرژی بیشتری را از شما بگیرند.
در نتیجه، زمان کمتری برای اختصاص دادن به رابطه باقی میماند و این موضوع میتواند باعث ایجاد نارضایتی و دوری شود. باید آگاهانه تلاش کنید تا رابطه خود را در اولویت قرار دهید و زمان کافی را به آن اختصاص دهید. برنامهریزی برای قرارهای منظم، گذراندن وقت با کیفیت با هم، و صحبت کردن در مورد مسائل مهم میتواند به حفظ صمیمیت و نزدیکی کمک کند. اگر احساس میکنید زمان کافی برای رابطه خود ندارید، سعی کنید راههایی برای ایجاد تعادل در زندگی خود پیدا کنید. گاهی اوقات، حتی یک گفتگوی کوتاه و صمیمانه میتواند تاثیر زیادی داشته باشد.
4. عدم برقراری ارتباط موثر
یکی از مهمترین عوامل در حفظ یک رابطه سالم، برقراری ارتباط موثر است. وقتی زوجین نمیتوانند به درستی با هم ارتباط برقرار کنند، سوء تفاهمها و اختلافات افزایش مییابد. عدم توانایی در بیان احساسات، گوش ندادن فعال به طرف مقابل، و اجتناب از صحبت کردن در مورد مسائل مهم میتواند به مرور زمان رابطه را تخریب کند. برای بهبود ارتباط، سعی کنید به طور فعال به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید، احساسات خود را به درستی بیان کنید، و از سرزنش و انتقاد خودداری کنید. در صورت نیاز، میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
5. حل نشدن تعارضات
در هر رابطهای، تعارض و اختلاف نظر اجتنابناپذیر است. اما نحوه برخورد با این تعارضات، تاثیر زیادی بر سلامت رابطه دارد. اگر تعارضات به درستی حل نشوند، میتوانند به مرور زمان انباشته شوند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی شوند. برای حل تعارضات، سعی کنید با احترام به نظرات یکدیگر گوش دهید، به دنبال راهحلهای مشترک باشید، و از تکرار اشتباهات گذشته خودداری کنید. در ضمن، باید یاد بگیرید چگونه به درستی عذرخواهی کنید و ببخشید. اجتناب از تعارضات به جای حل آنها، فقط مشکل را به تعویق میاندازد.
6. توقع بیش از حد
داشتن انتظارات غیر واقعی از رابطه و طرف مقابل میتواند باعث ایجاد نارضایتی و ناامیدی شود. هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطهای بدون نقص نیست. انتظار اینکه طرف مقابل تمام نیازهای شما را برآورده کند یا همیشه مطابق میل شما رفتار کند، غیرمنطقی است. سعی کنید انتظارات خود را واقعبینانه تنظیم کنید و بپذیرید که رابطه شما هم مانند هر رابطه دیگری، نقاط قوت و ضعف خود را دارد. به جای تمرکز بر روی نواقص، بر روی جنبههای مثبت رابطه تمرکز کنید و از آنها قدردانی کنید. در ضمن، باید نیازهای خود را به طور واضح بیان کنید و از طرف مقابل انتظار نداشته باشید که ذهن شما را بخواند.
7. کاهش صمیمیت فیزیکی و عاطفی
صمیمیت فیزیکی و عاطفی، از ارکان اصلی یک رابطه عاشقانه است. کاهش صمیمیت، چه به دلیل استرس، خستگی، یا مشکلات دیگر، میتواند باعث ایجاد فاصله و دوری شود. برای حفظ صمیمیت، سعی کنید زمان کافی را برای گذراندن با یکدیگر اختصاص دهید، به یکدیگر توجه کنید، و از ابراز عشق و علاقه خود غافل نشوید. در ضمن، باید در مورد نیازهای خود در زمینه صمیمیت صحبت کنید و به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارید. گاهی اوقات، فقط یک بغل ساده یا یک دست گرفتن میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. صمیمیت عاطفی، به معنای احساس نزدیکی و ارتباط عمیق با طرف مقابل است. برای تقویت صمیمیت عاطفی، سعی کنید با یکدیگر در مورد احساسات، ترسها، و امیدهای خود صحبت کنید.
8. عدم قدردانی از یکدیگر
ابراز قدردانی از زحمات و تلاشهای طرف مقابل، یکی از مهمترین راهها برای نشان دادن عشق و احترام است. وقتی احساس میکنید که تلاشهای شما نادیده گرفته میشود، ممکن است احساس کنید که دیگر برای طرف مقابل اهمیت ندارید. سعی کنید به طور مرتب از طرف مقابل به خاطر کارهایی که برای شما انجام میدهد، قدردانی کنید. حتی یک تشکر ساده میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. هنگامی که از طرف مقابل قدردانی میکنید، او نیز احساس میکند که تلاشهایش ارزشمند است و انگیزه بیشتری برای ادامه دادن دارد. قدردانی میتواند به تقویت پیوند عاطفی بین شما و طرف مقابل کمک کند.
9. مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، به ویژه در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث ایجاد حسادت، نارضایتی، و ناامیدی شود. آنچه شما میبینید، فقط یک تصویر کاملا مطلوب و غیر واقعی است. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت و منحصر به فرد رابطه خود تمرکز کنید و از آنها قدردانی کنید. هر رابطهای چالشها و مشکلات خود را دارد و هیچ رابطهای کامل نیست. سعی کنید بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید و از الگوبرداری کورکورانه از دیگران خودداری کنید.
10. عدم حمایت از یکدیگر
حمایت عاطفی و روانی از یکدیگر، در زمانهای سخت و چالشبرانگیز، یکی از مهمترین عوامل در حفظ یک رابطه قوی است. وقتی احساس میکنید که طرف مقابل از شما حمایت نمیکند، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنید. سعی کنید در زمانهای نیاز، حامی و پشتیبان طرف مقابل باشید. به حرفهای او گوش دهید، او را تشویق کنید، و در تصمیمگیریها به او کمک کنید.
در ضمن، باید نیازهای خود را به طور واضح بیان کنید و از طرف مقابل بخواهید که از شما حمایت کند.
11. ورود فرزند
ورود فرزند، یک تغییر بزرگ در زندگی زوجین است و میتواند چالشهای جدیدی را به همراه داشته باشد. کمبود خواب، افزایش مسئولیتها، و کاهش زمان برای گذراندن با یکدیگر، میتواند باعث ایجاد استرس و تنش در رابطه شود. باید قبل از ورود فرزند، در مورد انتظارات و نقشهای خود صحبت کنید و یک برنامه مشترک برای تقسیم وظایف داشته باشید. در ضمن، سعی کنید زمان کافی را برای گذراندن با یکدیگر به عنوان زوج، اختصاص دهید. ورود فرزند، میتواند یک تجربه شیرین و لذتبخش باشد، اما نیازمند تلاش و همکاری است.
12. مشکلات مالی
مشکلات مالی، یکی از شایعترین دلایل اختلاف و تنش در روابط زناشویی است. نگرانی در مورد پول، میتواند باعث ایجاد استرس، اضطراب، و افسردگی شود. باید در مورد مسائل مالی به طور شفاف و با صداقت با یکدیگر صحبت کنید و یک برنامه مالی مشترک داشته باشید. در ضمن، سعی کنید از ولخرجی و بدهیهای غیر ضروری خودداری کنید. اگر مشکلات مالی شما جدی است، میتوانید از یک مشاور مالی کمک بگیرید. همکاری و همدلی در حل مشکلات مالی، میتواند رابطه شما را قویتر کند.
13. دخالت خانواده
دخالت خانوادهها در زندگی زناشویی، میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. باید مرزهای مشخصی را برای خانوادهها تعیین کنید و از آنها بخواهید که به حریم خصوصی شما احترام بگذارند. در ضمن، سعی کنید در مورد مسائل مربوط به رابطه خود، با یکدیگر به توافق برسید و در مقابل خانوادهها متحد باشید. احترام به خانوادهها مهم است، اما نباید اجازه دهید که آنها در تصمیمگیریهای شما دخالت کنند. گفتگو و برقراری ارتباط موثر با خانوادهها، میتواند به کاهش تنش و سوء تفاهم کمک کند. در صورت لزوم، میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
14. خیانت
خیانت، یکی از دردناکترین و مخربترین تجربهها در یک رابطه است. خیانت، میتواند اعتماد را از بین ببرد، احساسات را جریحهدار کند، و رابطه را به طور جدی تهدید کند. اگر خیانت در رابطه شما رخ داده است، باید با یکدیگر به طور با صداقت صحبت کنید و تصمیم بگیرید که آیا میخواهید به رابطه خود فرصت دیگری بدهید یا خیر. بازسازی اعتماد، زمان و تلاش زیادی میطلبد و نیازمند تعهد و صداقت هر دو طرف است. در صورت لزوم، میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. پیشگیری از خیانت، با برقراری ارتباط موثر، حفظ صمیمیت، و توجه به نیازهای یکدیگر امکانپذیر است.
15. اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، ، یا سایر رفتارهای اعتیادآور، میتواند تاثیر مخربی بر رابطه داشته باشد. اعتیاد، میتواند باعث ایجاد مشکلات مالی، خشونت، بیتوجهی، و خیانت شود. اگر یکی از طرفین به اعتیاد مبتلا است، باید به دنبال کمک حرفهای باشید. درمان اعتیاد، یک فرآیند طولانی و دشوار است و نیازمند تعهد و حمایت خانواده است. در صورت لزوم، میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. حفظ سلامت و ایمنی خود و فرزندانتان، در اولویت قرار دارد.
16. بیماری های روانی
وجود یک بیماری روانی در یکی از طرفین، میتواند چالش های منحصر به فردی را به رابطه تحمیل کند. افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی و سایر بیماری های روانی میتوانند بر نحوه ارتباط، رفتار و احساسات افراد تأثیر بگذارند. باید با بیماری روانی آشنا شوید و درک کنید که طرف مقابل شما چه تجربه ای دارد. در صورت نیاز، از یک روانشناس یا روانپزشک کمک بگیرید. حمایت و درک متقابل نقش مهمی در مدیریت بیماری روانی و حفظ رابطه دارد. با صبوری، همدلی و تلاش مشترک میتوانید رابطه خود را با وجود بیماری روانی حفظ کنید.
17. رشد فردی و تغییرات
افراد در طول زندگی خود تغییر می کنند و رشد می کنند. این تغییرات میتوانند بر رابطه تأثیر بگذارند، مخصوصا اگر زوجین در مسیرهای متفاوتی حرکت کنند. باید از تغییرات یکدیگر آگاه باشید و با هم هماهنگ شوید. در مورد آرزوها، اهداف و ارزش های خود با هم صحبت کنید و سعی کنید راهی برای حمایت از یکدیگر پیدا کنید. اگر احساس می کنید از هم دور شده اید، سعی کنید فعالیت های جدیدی را با هم تجربه کنید و علاقه های مشترک خود را دوباره کشف کنید. پذیرش و احترام متقابل به تغییرات یکدیگر، کلید حفظ یک رابطه سالم است.
18. کمبود زمان با کیفیت
گذراندن زمان با کیفیت با هم، به معنای حضور واقعی و تمرکز بر یکدیگر است. تماشای تلویزیون، کار کردن در کنار هم، یا چک کردن تلفن همراه در حالی که با هم هستید، زمان با کیفیت محسوب نمی شود. برای داشتن زمان با کیفیت، برنامه ریزی کنید و فعالیت هایی را انتخاب کنید که هر دو از آن لذت می برید. به یکدیگر گوش دهید، با هم صحبت کنید، بخندید و از لحظات با هم بودن لذت ببرید. زمان با کیفیت، به تقویت پیوند عاطفی بین شما کمک می کند و باعث می شود احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری داشته باشید. حتی یک زمان کوتاه اما با کیفیت، میتواند تاثیر زیادی داشته باشد.
19. عدم یادگیری مهارت های حل مسئله
زندگی مشترک پر از چالش و مشکل است و زوجین باید مهارت های حل مسئله را یاد بگیرند تا بتوانند به طور موثر با این چالش ها روبرو شوند. مهارت های حل مسئله شامل شناسایی مشکل، یافتن راه حل های ممکن، انتخاب بهترین راه حل، و اجرای آن است. در هنگام بروز مشکل، سعی کنید به جای سرزنش یکدیگر، با هم به دنبال راه حل باشید. به نظرات یکدیگر احترام بگذارید و به دنبال راه حلی باشید که رضایت هر دو طرف را جلب کند. با تمرین و ممارست میتوانید مهارت های حل مسئله خود را تقویت کنید و رابطه خود را قوی تر کنید.
20. فقدان اهداف مشترک
داشتن اهداف مشترک، به زوجین کمک می کند تا در یک راستا حرکت کنند و برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش کنند. اهداف مشترک میتوانند شامل خرید خانه، سفر، بچه دار شدن، یا هر چیز دیگری باشند که برای هر دو طرف مهم است. در مورد اهداف خود با هم صحبت کنید و سعی کنید اهدافی را انتخاب کنید که هر دو به آن علاقه مند هستید. برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف مشترک، میتواند به شما انگیزه بدهد و رابطه شما را قوی تر کند. با هم برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید و از موفقیت های یکدیگر جشن بگیرید.







شاید بشه گفت خیلی از ما این حس رو توی رابطه تجربه کردیم که انگار آن شور و هیجان اولیه از بین رفته. من خودم وقتی چند سالی از رابطه گذشت، گاهی فکر میکردم چرا مثل قبل نیست تا اینکه یاد گرفتم بخشی از این قضیه طبیعی است و بخشی هم به این برمیگرده که چقدر برای زنده نگه داشتنش وقت میذاریم.
در این چند سال فهمیدم که یک اشتباهی که من داشتم این بود که منتظر میماندم طرف مقابل کاری کنه تا من احساس خاص بودن داشته باشم، درحالی که خودم هم باید دست به کار میشدم. حالا هر از گاهی یه کار کوچیک مثل نوشتن یه یادداشت ساده یا گذاشتن یه شاخه گل سر سفره صبحونه میتونه فضای خونه رو عوض کنه.
چیز دیگهای که به نظرم میاد اینه که بعضی وقتا ما آنقدر درگیر زندگی روزمره میشیم که فراموش میکنیم با هم درد دل کنیم. حالا همیشه سعی میکنم حداقل ده دقیقه قبل از خواب با همصحبت کنیم، بدون موبایل و بدون حواسپرتی. واقعا فرق میکنه.
یک سوالی که همیشه ذهن من رو مشغول میکنه اینه که آیا بقیه هم وقتی مشکلات مالی پیدا میکنن اینقدر رابطهشون تحت تاثیر قرار میگیره؟ یا اینکه چطور میشه این تاثیر رو کمتر کرد؟
یه چیز جالب دیگه هم اینه که گاهی بدون اینکه متوجه بشیم داریم طرف مقابلمون رو با آدمهای دیگه مقایسه میکنیم، مخصوصا با چیزایی که توی شبکههای اجتماعی میبینیم. ولی یادمون باشه که اونجا فقط بهترین لحظهها رو نشون میدن. چیزی که کمکم کرده اینه که کمتر وقت گذروندم توی این شبکهها.
نمیدونم برای شما هم پیش اومده یا نه، ولی بعضی وقتا یه سفر کوتاه دو سه روزه میتونه معجزه کنه. حتی اگر خونه یکی از اقوام باشه. اینطوری فضا عوض میشه و دید جدیدی به رابطه پیدا میکنیم.