آیا ممکن است در یک رابطه عاشقانه احساس بیارزشی کنیم؟

مقدمه
رابطه عاشقانه قرار است منبع شادی، حمایت و اعتمادبهنفس باشد. اما متاسفانه، گاهی اوقات، این روابط میتوانند باعث شوند احساس بیارزشی و ناکافی بودن کنیم. این احساسات میتوانند تاثیر مخربی بر سلامت روان و کیفیت زندگی ما داشته باشند. 
بیتوجهی عاطفی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خشم، ناامیدی و بیارزشی شود. سعی کنید به شریک خود توضیح دهید که به چه نوع حمایت عاطفی نیاز دارید و چرا این حمایت برای شما مهم است.
6. نادیده گرفتن نیازهای جنسی
روابط جنسی سالم و رضایتبخش، بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه هستند. اگر شریک شما نیازهای جنسی شما را نادیده میگیرد یا از برآورده کردن آنها امتناع میکند، احساس میکنید که مورد توجه و جذابیت نیستید. این بیتوجهی میتواند به مرور زمان باعث کاهش اعتمادبهنفس جنسی شما شود و احساس کنید که به عنوان یک زن یا مرد جذاب، ارزشی ندارید. باید در مورد نیازهای جنسی خود با شریکتان صحبت کنید و سعی کنید به تفاهم برسید. اگر مشکل جنسی جدی وجود دارد، ممکن است لازم باشد به یک متخصص مراجعه کنید.
7. دروغ و فریب
دروغ و فریب، اعتماد را در یک رابطه از بین میبرند. وقتی شریک شما به شما دروغ میگوید یا شما را فریب میدهد، احساس میکنید که مورد اعتماد نیستید و به شما احترام گذاشته نمیشود. این احساس بیاعتمادی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد شک و تردید دائمی در رابطه شود و احساس ناامنی کنید. اعتماد، پایه و اساس یک رابطه سالم است. اگر اعتماد در رابطه از بین برود، ترمیم آن بسیار دشوار خواهد بود. اگر متوجه شدید که شریک شما به طور مداوم به شما دروغ میگوید، باید این موضوع را به طور جدی بررسی کنید و در مورد آینده رابطه خود تصمیم بگیرید.
8. خیانت
خیانت، چه عاطفی و چه جنسی، یکی از دردناکترین تجربیاتی است که میتوان در یک رابطه عاشقانه داشت. خیانت، نه تنها اعتماد را از بین میبرد، بلکه عزت نفس شما را نیز تخریب میکند. وقتی شریک شما به شما خیانت میکند، احساس میکنید که کافی نبودید و به جای شما فرد دیگری را انتخاب کردهاند. خیانت میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خشم، غم و ناامیدی شدید شود. تصمیمگیری در مورد ماندن یا ترک یک رابطه بعد از خیانت، بسیار دشوار است و نیاز به تفکر و بررسی دقیق دارد.
9. سوء استفاده کلامی
سوء استفاده کلامی شامل توهین، تحقیر، تهدید و سایر رفتارهایی است که به قصد آسیب رساندن به احساسات و عزت نفس شما انجام میشوند. وقتی مورد سوء استفاده کلامی قرار میگیرید، احساس میکنید که ارزشی ندارید و شایسته احترام نیستید. سوء استفاده کلامی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس افسردگی، اضطراب و استرس شود. سوء استفاده کلامی هرگز قابل قبول نیست و باید برای متوقف کردن آن اقدام کنید. در صورت نیاز، از کمک حرفهای استفاده کنید.
10. سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی شامل دستکاری عاطفی، گناه دادن، تهدید به ترک رابطه و سایر رفتارهایی است که به قصد کنترل و تسلط بر شما انجام میشوند. وقتی مورد سوء استفاده عاطفی قرار میگیرید، احساس میکنید که در یک تله گیر افتادهاید و نمیتوانید از رابطه خارج شوید. سوء استفاده عاطفی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس بیقدرتی، ناامیدی و افسردگی شود. سوء استفاده عاطفی به اندازه سوء استفاده فیزیکی آسیبزننده است و باید برای متوقف کردن آن اقدام کنید. در صورت نیاز، از کمک حرفهای استفاده کنید.
11. بیاحترامی به مرزها
مرزها، خطوط قرمزی هستند که نشان میدهند چه رفتارهایی برای شما قابل قبول هستند و چه رفتارهایی غیر قابل قبول. وقتی شریک شما به مرزهای شما احترام نمیگذارد، به شما بیاحترامی میکند و نشان میدهد که به نیازها و خواستههای شما اهمیتی نمیدهد. این بیاحترامی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خشم، ناامیدی و بیارزشی شود. باید مرزهای خود را به طور واضح مشخص کنید و از آنها دفاع کنید. اگر شریک شما به مرزهای شما احترام نمیگذارد، باید در مورد ادامه رابطه خود تجدید نظر کنید.
12. عدم حمایت از رویاها و اهداف
یک شریک عاطفی خوب، کسی است که از رویاها و اهداف شما حمایت میکند و شما را تشویق میکند تا به آنها برسید. وقتی شریک شما از رویاها و اهداف شما حمایت نمیکند یا آنها را تمسخر میکند، احساس میکنید که او به شما و تواناییهایتان باور ندارد. این عدم حمایت میتواند به مرور زمان باعث کاهش اعتمادبهنفس شما شود و احساس کنید که نمیتوانید به اهداف خود برسید. باید شریکی داشته باشید که به شما باور داشته باشد و از شما حمایت کند. اگر شریک شما از رویاها و اهداف شما حمایت نمیکند، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که از شما حمایت کند.
13. تمرکز بیش از حد بر خود
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به نیازها و خواستههای یکدیگر توجه داشته باشند. اگر شریک شما فقط به نیازها و خواستههای خود توجه میکند و به شما بیتوجهی میکند، احساس میکنید که رابطه یکطرفه است و ارزشی برای نیازهای شما قائل نیستند. این تمرکز بیش از حد بر خود میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس تنهایی، انزوا و بیارزشی شود. باید در رابطه، تعادل وجود داشته باشد و هر دو طرف به نیازهای یکدیگر توجه داشته باشند. اگر شریک شما فقط به خود توجه میکند، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که به نیازهای شما نیز توجه کند.
14. بیاعتنایی به نظرات و پیشنهادات
وقتی شریک شما به نظرات و پیشنهادات شما بیاعتنایی میکند، احساس میکنید که نظرات شما ارزشی ندارند و به شما احترام گذاشته نمیشود. این بیاعتنایی میتواند در تصمیمگیریهای روزمره یا در مسائل مهمتر رابطه رخ دهد. این بیاعتنایی میتواند به مرور زمان باعث کاهش اعتمادبهنفس شما شود و احساس کنید که نمیتوانید در رابطه نقش مثبتی داشته باشید. باید در رابطه، نظرات هر دو طرف شنیده شود و مورد احترام قرار گیرد. اگر شریک شما به نظرات و پیشنهادات شما بیاعتنایی میکند، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که به نظرات شما احترام بگذارد.
15. مقصر دانستن شما برای مشکلات رابطه
وقتی شریک شما به جای پذیرش مسئولیت، شما را برای مشکلات رابطه مقصر میداند، احساس میکنید که همیشه در حال دفاع از خود هستید و هیچ وقت نمیتوانید آرامش داشته باشید. این رفتار میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس خشم، ناامیدی و بیارزشی شود. باید در رابطه، هر دو طرف مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرند و برای حل مشکلات با هم تلاش کنند. اگر شریک شما همیشه شما را برای مشکلات رابطه مقصر میداند، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که مسئولیتپذیر باشد.
16. عدم حضور در لحظات مهم
وقتی شریک شما در لحظات مهم زندگی شما، مانند جشنها، مراسم یا رویدادهای مهم، حضور ندارد یا حضورش کمرنگ است، احساس میکنید که برای او اولویت ندارید و به شما اهمیت نمیدهد. این عدم حضور میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس تنهایی، انزوا و بیارزشی شود. باید در رابطه، از یکدیگر حمایت کنید و در لحظات مهم زندگی یکدیگر حضور داشته باشید. اگر شریک شما در لحظات مهم زندگی شما حضور ندارد، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که در آینده حضور پررنگتری داشته باشد.
17. انکار احساسات شما
وقتی شریک شما احساسات شما را انکار میکند، آنها را بیاهمیت جلوه میدهد یا به شما میگوید که نباید این احساسات را داشته باشید، احساس میکنید که احساسات شما معتبر نیستند و به شما احترام گذاشته نمیشود. این رفتار میتواند به مرور زمان باعث کاهش اعتمادبهنفس شما شود و احساس کنید که حق ندارید احساسات خود را ابراز کنید. باید در رابطه، احساسات هر دو طرف شنیده شود و مورد احترام قرار گیرد. اگر شریک شما احساسات شما را انکار میکند، باید این موضوع را با او در میان بگذارید و سعی کنید او را متقاعد کنید که به احساسات شما احترام بگذارد.






